پاورپورینت

مدتی شده که استرس مثل خوره به جانم افتاده و جانم را می‌خوره. بشدت دیروز پنچر بودم ... از بین رفتم.

. امروز از صبح روی یک پروژه نشسته‌ام و کلی برایش زحمت کشیده ام و پاورپوینتش را هم درست کردم و فرستادم و تهش چی گیرم اومد؟؟ هیچی !

 

چرا انقدر اصرار می کنین مادرتون خرابه! از اولش گوه بخورین بگین مفتی می‌خواین که ما هم بدونیم وقتمومو برای چی می ذاریم

خلاصه یک فحش مادر آبدار نثارت که وقتمان را گرفتی

لایک ۰

نظرات  (۲)

Missani

گفتی خدافظی ابدی گفتم عادت ب ننوشتن

ن اینطوری نیست  شاید مشگل از تو نیس از کاره هست -!

نه! مشکل از اون مادرجنده س !


نمیشه به ننوشتن عادت کرد .. می‌ترکی ... بلاخره می‌ترکی .. ما چیزی رو تجربه کردیم که ازش خلاص نمی‌شیم

Missani
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است

ای بابا حتما خیلی رو مخت بود. .. .

من کوچرو بیشتر از **** دوس دارم )

خیلی خیلی خیلی

کصشعره کصشره ...
ببخشید پاک کردم....  ناشناس بمونم بهتره..اینجام مث توییتره دیگه فرقی نداره
اینجا می‌نویسم 

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
یک مسافر خسته از زندگی می‌نویسد
نویسنده این وبلاگ ، در هیچ وبلاگی نظر نمی‌گذارد. اگر وبلاگتان را معرفی می‌کنید ،‌آدرس ایمیل هم بدهید
موضوعات
نوشته‌ها
گزیده‌ای از خوانده‌ها و نوشته‌ها
این اولین تجربه ناموفق من بود
من همان گوشه ..
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان