بلاخره این غیبت تمام شد و بعد از مدتها تونستم در کلنجار رفتن با خودم پیروز بشم و بیام و این وبلاگ رو به روز کنم . گرچه مگه برای کسی هم مهمه ؟
توی این چند روز سگ سیاه افسردگی بر من چیره شد و روزهای سختی رو گذروندم .. خیلی خیلی خیلی خیلی سخت . همین امروز قبل از ارسال این پست سه بسته سیگار کشیدم که به نوبه خودش یک افت شدید روحی و روانی رو شامل میشه و خستگی ... نمیدونم چرا اصلا این پست رو نوشتم . وقتی مودش رو نداری گوه میخوری پست میزنی حال چهار نفر دیگه رو هم بد میکنی که بعد نیان اینجا رو بخونن و خود کسخلت با خودت ور بری که چرا کسی گلواژه های منو نمی خونه . بعضی وقت ها فکر میکنم که شما که دارین این پست رو میخونین و مثلا من نوشتم که دو بسته سیگار کشیدم تو دلتون میگین خب به تخمم :)))))
شاید هم نگین ها ، من قضاوتتون نمی کنم ولی من همچین کسخلی چیزی هستم . میدونم پستی که نوشتم اصلا مناسب انتشار نیست اما خواستم پست بزنم به خاطر آنی بگم من زنده ام . برای خواننده های خاموش اینجا بگم من زنده ام هنوز و اگر چیزی نمینویسم دلیلش اینه که به شدت پاشیدم تو دیوار و حالم اصلا خوب نیست . درد دل زیاد دارم باهاتون کنم .... اما می ترسم حوصله تونو سر ببرم ... اخیرا باز مث خوره به خودکشی فکر می کنم . نه خودمو نمی کشم . تا این وبلاگ رو دارم خودمو نمی کشم . حداقل آنی رو اینجا دارم منو می خونه .....
آش دوغ ترش خوردم و رفتم سریال یاغی رو از یه سایتی بود که مفتی گذاشته بود دانلود کردم و دیدم ...
با اینکه افسرده ام و دارم می میرم اما یهروز میاد که عربده میکشم و میگم گنده تر از خودمو گاییدم! اون قدر میرم بالا بالا بالا بالا که هرچقدرم زور بزنی بهم سنگ بزنی ... موز و خیارم هم نتونی بخوری! (مخاطب خاص داره به خودتون نگیرین)
نظرات (۲)