روزی خروسی خوند و روباهی رقصید و دهن شتری گاییده شد ... به اسارت گرفته شد و شکنجه شد!
امروز نوبت رقص شتر است که بگاید قبر مادر روباه سگ پدرسگ را! وقت رقص شتر است!!
وقت انتقام فرارسیده .... مالیدید درم ... خواهم مالید درتان ... دوازده سال گذشته!! برای من زخم تازست کص کشا!!!
نظرات (۰)